عاشقانه های من
عاشقانه عارفانه
خاک هر شب دعا کرد از ته دل خدا را صدا کرد شب آخر دعایش اثر کرد یک فرشته تمام زمین را خبر کرد خدا تکه ای از خاک را برداشت آسمان را در ان کاشت خاک را توی دستش ورز داد روح خود را به او قرض داد خاک توی دست خدا نور شد بر گرفت از زمین دور شد راستی من همان خاک خوشبختم من همان نورم پس چرا گاهی اوقات از خدا دورم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید موضوعات آخرین مطالب پيوندها
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان عاشقانه عارفانه و آدرس qasedak2429.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
|
||||||||||||||||||
![]() |